اثربخشی روان درمانی کوتاه مدت روابط موضوعی برکاهش شدت افسردگی و مشکلات بین فردی زنان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی با همبودی اختلال‌های شخصیت خوشه C

Authors

  • عباس پورشهباز دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
  • نهاله مشتاق بیدختی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
Abstract:

مقدمه: همبودی اختلال‌های شخصیت معمولاً با افزایش خطر عود، مزمن شدن و کاهش اثربخشی درمان در بیماران افسرده همراه است. این مطالعه به بررسی اثربخشی روان درمانی کوتاه مدت روابط موضوعی بر کاهش شدت افسردگی و مشکلات بین فردی زنان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی با همبودی اختلال‌های شخصیت خوشه C پرداخت. روش: 6 آزمودنی که واجد ملاک‌های ورود و خروج بودند با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در یک طرح آزمایشی تک آزمودنی، از نوع A/B با پیگیری قرار داده شدند. هر آزمودنی پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه روابط بین فردی را هر هفته در 3 جلسه خط پایه، 15 جلسه درمان و 3 جلسه پیگیری تکمیل کرد. برای تحلیل داده‌ها از بازبینی دیداری نمودارها، ضریب اندازه اثر کوهن برای معناداری آماری و درصد بهبودی برای معناداری بالینی استفاده شد. یافته‌ها: آزمودنیها در مجموع به 55 درصد بهبودی در کاهش شدت افسردگی با اندازه اثر 92/1 و 42 درصد بهبودی در مشکلات بین فردی با اندازه اثر 06/2 رسیدند که در مرحله پیگیری هم ادامه داشتند. نتیجه‌گیری: اثربخشی روان درمانی کوتاه مدت روابط موضوعی بر کاهش شدت افسردگی و مشکلات بین فردی زنان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی با همبودی اختلال‌های شخصیت خوشه C از معناداری آماری و بالینی نسبتاً خوب برخوردار بود.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

اثربخشی روان درمانی کوتاه مدت روابط موضوعی برکاهش شدت افسردگی و مشکلات بین فردی زنان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی با همبودی اختلال های شخصیت خوشه c

مقدمه: همبودی اختلال های شخصیت معمولاً با افزایش خطر عود، مزمن شدن و کاهش اثربخشی درمان در بیماران افسرده همراه است. این مطالعه به بررسی اثربخشی روان درمانی کوتاه مدت روابط موضوعی بر کاهش شدت افسردگی و مشکلات بین فردی زنان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی با همبودی اختلال های شخصیت خوشه c پرداخت. روش: 6 آزمودنی که واجد ملاک های ورود و خروج بودند با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در ی...

full text

همبودی افسردگی و اختلالهای شخصیت

  Introduction : comorbidity is a new term in psychiatric nosology which despite its expansive use is not clearly defined. Overlapping of axis I and Axis II disorders in multiaxial system of DSM and controversy over which disorders belong to which axis, have also complicated the issue. A number of studies investigating patterns of comorbidity for axis I and axis II disorders could not find a on...

full text

اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی (EST) بر اندیشناکی و شدت افسردگی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی

مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی (EST) بر اندیشناکی و شدت افسردگی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی انجام گرفت. روش: در این مطالعه پیش‌تجربی، از طرح پیش-آزمون، پس-آزمون و پی گیری تک‌گروهی استفاده شد و از میان مراجعه‌کنندگان به مرکز مشاوره رهیار اسلام شهر، 11 نفر (7 زن و 4 مرد) به شیوه نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس آنها در 9 جلسه (هر هفته یک جلسه 90 دقیقه‌ای) ت...

full text

اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر شدت افسردگی و نشخوار فکری افراد مبتلا به افسردگی اساسی

Introduction: The emotional schema model emphasises on mind rumination and other emotional schemas in depression. This study aimed to determine the effectiveness of Emotional Schema Therapy (EST) on severity of depression and rumination in people with major depression disorder. Methods: This was a randomized controlled trial study using pre-test and post-test-follow up with the control group...

full text

اثربخشی تفسیر انتقال بر فرایند بینش، شدت افسردگی اساسی و علایم همراه در روان درمانی روان پویشی کوتاه مدت

هدف: در پژوهش حاضر هدف بررسی نقش بینش به عنوان واسطه ی اثربخشی تفسیر انتقال در تغییر شدت افسردگی و علایم همراه در مبتلایان به اختلال افسردگی اساسی بود. روش بررسی: در پژوهش حاضر با استفاده از طرح تک آزمودنی چند خط پایه ای، 20جلسه درمان هفته ای یکبار بر روی 6 بیمار مبتلا به اختلال افسردگی اساسی - که به شیوه غیر تصادفی انتخاب بودند- اجرا گردید. آزمودنی ها با تشخیص روان پزشک مبنی بر ابتلا به اختل...

15 صفحه اول

اثربخشی درمان ترکیبی فعال‌سازی رفتاری کوتاه مدت و شناخت‌درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی

مقدمه: اختلال افسردگی اساسی در حال حاضر سومین علت عمده‌ی ناتوانی در دنیا محسوب می‌شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان ترکیبی فعال‌سازی رفتاری کوتاه‌مدت و شناخت‌درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی صورت گرفت. روش: این پژوهش در قالب یک طرح تک آزمودنی اجرا شد. نمونه‌ی این پژوهش شامل چهار بیمار )1 مرد و3 زن، بین 26 تا 38 ساله) مبتلا به اختلال افسردگی اساسی بود...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 2  issue 4

pages  29- 40

publication date 2010-12-22

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023